وبلاگ طنز کاکتوس
بینوا فرزند آدم ، مرگش پوشیده است ، و بیمارىاش پنهان ، کردارش نگاشته است و پشهاى او را آزار رساند جرعهاى گلوگیر بکشدش و خوى وى را گنده گرداند . [نهج البلاغه]
مدیریت| ایمیل من
پایین
پنج شنبه 85/12/3 ساعت 12:39 عصر
کلاس اول صبح
ای خداجان خـواب در چشمم پر است پلک ها چسبیده چون گاز انبر است
درس می گویـــد برامـــان اوستــــاد غافل از خوابی که در من اوفتـــــاد
نه خدایی ربط این سه در کجـــــاس؟ ۷ صبح و خواب نوشین و کــــــلاس
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بالا
[ خانه| مدیریت| ایمیل من| پارسی بلاگ| شناسنامه ]
بازدید
222552
بازدید امروز
43
بازدید دیروز
76
RSS
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
اوقات شرعی
فهرست موضوعی یادداشت ها
آرشیو
بهار1388زمستان1387پاییز 1387بهار1387پاییز1386تابستان1386بهار 1386زمستان 1385پاییز 1385تابستان 1388پاییز 1388
لینک دوستان با هم بخندیم ولی به هم نخندیم!!!طنز نوشته های مناز قلم اندیشه تراوش می کندیادداشت های منکوراببازتاب نفس صبحدمانحسین پناهیدست نوشته های پراکنده منشبکه علمی کشور اشتراک
لینک دوستان
با هم بخندیم ولی به هم نخندیم!!!طنز نوشته های مناز قلم اندیشه تراوش می کندیادداشت های منکوراببازتاب نفس صبحدمانحسین پناهیدست نوشته های پراکنده منشبکه علمی کشور
اشتراک